دریا باش که اگر کسی سنگ به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی

من اسیر زلف یارم من اسیر زلف یار \ یار من برده قرارام بی قرارام بی قرار \نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین \یک نگاهی گر کند ما می شویم در شور و شین \یا حسین

صدها نفر برای بارش باران دعا کردند ،غافل از اینکه خدا با کودکی است که چکمه اش سوراخ است

خیلی جالبه: از سوسک می‌ترسیم ... از له کردن شخصیت دیگران نمی‌ترسیم! از عنکبوت می‌ترسیم ... از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببنده نمی‌ترسیم! از خوب سرخ نشدن قورمه سبزی می‌ترسیم ... از سرخ شدن آدما از خجالت نمی‌ترسیم! از سرما خوردگی می‌ترسیم ... از سرخورده کردن دوستامون نمی‌ترسیم! از شکستن لیوان می‌ترسیم ... از شکستن دل آدما نمی‌ترسیم

اگر می خوای ارزشت را نزد خدا بدانی ، نگاه کن ببین ارزش خدا نزد تو در وقت گناه چه قدر است ؟