< language=java> > شبي ساكت و دلگير
خودم بودم و قلبي كه ز غم بسته به زنجير
و هنگام اذان بود كه پيچيد در آفاق همه نغمه ي تكبير
و گفتند كه هنگام اذان دست به دامان خدا باش
ومشغول دعا باش
و گفتم كه خدا
بين دعايم
كه دلتنگ اذان حرم كرب و بلايم.
شعر خيلي دل نشيني بود.
كلاً وبلاگ خيلي پر باري دارين
مويد باشين
يا حق